
فكر ميكنم ديگر وقتش است كه همگي به احترام كيانوش عياري از جايمان بلند شويم و برايش دست بزنيم (البته فكر كنم دست زدن يك كمي لوس باشد، نميدانم چه كاري را ميشود جايگزينش كرد!). حتي اگر هيچ كدام از شاهكارهاي قبلياش مثل «بودن و نبودن» و سريال فوقالعادهي هزاران چشم و قسمتهاي قبلي همين روزگار قريب را در نظر نگيريم، براي همين قسمت ديشب روزگار قريب ميتوان از او به عنوان يك هنرمند بزرگ تقدير كرد. ارزش كار او وقتي پيدا ميشود كه كارهاي او را با كارهاي مشابه همكاران تلويزيوني سازش مقايسه ميكنيم. نصف دقت و وسواسي را كه او در طي 5 سال به پاي يك سريال صرف كردهاست را يك نفر ديگر (مثلاً سيروس مقدم) براي 8-7 سريالي كه در طي اين 5 سال ميسازد صرف نخواهد كرد.
گذشته از زيبايي كلي سريال اين قسمت ديشب يك چيز ديگري بود. نزديكي، ناگريز و مختوم بودن مرگي كه هر لحظه شخصيتهاي داستان را تهديد ميكند، آدمهايي كه سرطان دارند و راستيراستي بدون اينكه يك معجزهي عجيب و غريب در هيئت يك فرشته از راه برسد و همه را شفا دهد، از سرطان ميميرند. آدمهايي كه راستيراستي از روي بدبختي خودكشي ميكنند و هيچ كس هم نميتواند نجاتشان دهد، پزشكها و پرستارهايي كه خيلي واقعي و بدون اغراق كار ميكنند، هنرپيشههايي كه اينقدر جلوي دوربين راحتند انگار دارند زندگي خودشان را ميكنند. اينها همه از سطح انتظار و حتي درك بينندههاي عادي تلويزيون ايران خيلي فراتر است. اين سادگي آدمها و واقعي و قابل لمس بودنشان را كه عياري قبلاً در بودن و نبودن هم در آورده بود ولي در روزگار قريب آن را به اوج رساندهاست.
يك چيز جالب ديگر در مورد اين سريال همزماني پخش قسمتهاي اوليهي آن با سريال شهريار كمال تبريزي شد كه به دليل مشابه بودن مضمون سريالها (بررسي زندگينامهي يك شخصيت معروف) همه را ناخودآگاه به مقايسه واميداشت. كمال تبريزي با شهريار همه را نااميد كرد در حالي كه كاري كه او در دست گرفتهبود هم به دليل آشناتر بودن شخصيت مورد نظر و هم به دليل امكان كار كردن بيشتر بر روي جنبههاي دراماتيك داستان خيلي سادهتر بود. اما تبريزي فقط همان جنبههاي دراماتيك كار را چسبيد و بيتوجه به اينكه فيلمي كه دارد ميسازد مربوط به يك شخصيت معاصر است كه هنوز كساني كه از نزديك ميشناختهاندش (مثل فرزندانش) زنده هستند، چنان افسانهاي ساخته بود كه صداي همه را درآورد. درعوض عياري با اينكه سريال سختتري را انتخاب كرده كه در مورد شخصيتي است كه به جز براي جامعهي پزشكي براي ديگران چندان شناختهشده نيست و به علاوه اين جور سريالها مستعد برانگيختن انواع و اقسام اعتراضها از جوامع پزشكي و پرستاري است سريال فوقالعادهاي ساختهاست كه همه را راضي نگه داشتهاست. حيف كه روزگار قريب دارد تمام ميشود. معلوم نيست چهقدر ديگر بايد صبر كنيم تا دوباره آقاي كارگردان عزيز سريال جديدي بسازد.
گذشته از زيبايي كلي سريال اين قسمت ديشب يك چيز ديگري بود. نزديكي، ناگريز و مختوم بودن مرگي كه هر لحظه شخصيتهاي داستان را تهديد ميكند، آدمهايي كه سرطان دارند و راستيراستي بدون اينكه يك معجزهي عجيب و غريب در هيئت يك فرشته از راه برسد و همه را شفا دهد، از سرطان ميميرند. آدمهايي كه راستيراستي از روي بدبختي خودكشي ميكنند و هيچ كس هم نميتواند نجاتشان دهد، پزشكها و پرستارهايي كه خيلي واقعي و بدون اغراق كار ميكنند، هنرپيشههايي كه اينقدر جلوي دوربين راحتند انگار دارند زندگي خودشان را ميكنند. اينها همه از سطح انتظار و حتي درك بينندههاي عادي تلويزيون ايران خيلي فراتر است. اين سادگي آدمها و واقعي و قابل لمس بودنشان را كه عياري قبلاً در بودن و نبودن هم در آورده بود ولي در روزگار قريب آن را به اوج رساندهاست.
يك چيز جالب ديگر در مورد اين سريال همزماني پخش قسمتهاي اوليهي آن با سريال شهريار كمال تبريزي شد كه به دليل مشابه بودن مضمون سريالها (بررسي زندگينامهي يك شخصيت معروف) همه را ناخودآگاه به مقايسه واميداشت. كمال تبريزي با شهريار همه را نااميد كرد در حالي كه كاري كه او در دست گرفتهبود هم به دليل آشناتر بودن شخصيت مورد نظر و هم به دليل امكان كار كردن بيشتر بر روي جنبههاي دراماتيك داستان خيلي سادهتر بود. اما تبريزي فقط همان جنبههاي دراماتيك كار را چسبيد و بيتوجه به اينكه فيلمي كه دارد ميسازد مربوط به يك شخصيت معاصر است كه هنوز كساني كه از نزديك ميشناختهاندش (مثل فرزندانش) زنده هستند، چنان افسانهاي ساخته بود كه صداي همه را درآورد. درعوض عياري با اينكه سريال سختتري را انتخاب كرده كه در مورد شخصيتي است كه به جز براي جامعهي پزشكي براي ديگران چندان شناختهشده نيست و به علاوه اين جور سريالها مستعد برانگيختن انواع و اقسام اعتراضها از جوامع پزشكي و پرستاري است سريال فوقالعادهاي ساختهاست كه همه را راضي نگه داشتهاست. حيف كه روزگار قريب دارد تمام ميشود. معلوم نيست چهقدر ديگر بايد صبر كنيم تا دوباره آقاي كارگردان عزيز سريال جديدي بسازد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر