اعتراف ميكنم كه نااميد شدهام. خبر بازي كردن گلشيفته فراهاني در يك فيلم هاليوودي را كه شنيدم برايم خيلي جالب بود. با علاقه اخبارش را دنبال ميكردم. برايم جالب بود كه يك زن ايراني آن هم در يكي از بعيدترين فيلدها بتواند كار به اين بزرگي انجام دهد. از اين كه شنيدم در فيلم تمام شئونات رعايت شده خيلي خوشم آمد. از همان موقع كه زمزمههاي معنوعالخروج شدن و توقيف شدن كارهايش به گوش رسيد به نظرم خيلي مسخره آمد و گفتم وقتي هنوز فيلم اكران نشده چطور به اين سرعت دارند در موردش تصميمگيري ميكنند. البته آن زمان هم بودند كساني كه اين شايعات را تبليغي و تلاش براي
آمادهسازي فضا جهت بهرهبرداريهاي آينده ميدانستند اما من اين را هم ناشي از بدبيني آنها ميدانستم. اخباري هم كه پيرامون اين فيلم منتشر ميشد همه تا قبل از شب افتتاحيه مثبت بود. ولي يك دفعه از بعد از شب افتتاحيه هيچ خبري از فيلم از جانب كانالهاي معتبر و رسمي (منابعي كه من معمولاً براي كسب اطلاعات بيشتر به آنها مراجعه ميكنم) منتشر نشد. و بعد واكنشهاي منفي تندروها شروع شد. با يك جستجوي ساده عكسهاي شب افتتاحيه و گلشيفته فراهاني بدون حجاب و صحبتهاي او كه از ترسش از بازگشت به ايران و برخوردي كه بعد از بازگشت با او ميشود گفتهبود و نهايتاً اعلام كردهبود كه عليرغم علاقهاش به ايران فعلاً قصد بازگشت به ايران را ندارد. خوب اين اتفاق باعث شد فاتحة روياي حضور بازيگران زن ايراني در سينماي جهان با حفظ موازين را بخوانيم. يك ذهن بدبين هم ميتواند به راحتي اين تصور را بكند كه تمام شايعاتي كه راجع به ممنوعالخروج شدن گلشيفته فراهاني به راه افتادهبود فقط يك پروپاگانداي حرفهاي بود براي زمينهسازي اين اتفاق.
من كه بد ضد حالي بهم خورد. هم از اين بابت كه سينماي خودمان يك هنرپيشة بااستعداد را از دست داد و هم از اين بابت كه اتفاقي كه ميتوانست خيلي خوب باشد از بين رفت. به علاوهي اينكه اصلاً نميتوانم خوشبين باشم و تصور كنم گلشيفته براي باقي ماندن در هاليوود و رقابت نابرابر با ستارگان آن راه آساني در پيش رو داشتهباشد. به همة اينها اضافه كنيد بلايي را كه اين حواشي بر سد دربارة الي اصغر فرهادي ميآورد.
آمادهسازي فضا جهت بهرهبرداريهاي آينده ميدانستند اما من اين را هم ناشي از بدبيني آنها ميدانستم. اخباري هم كه پيرامون اين فيلم منتشر ميشد همه تا قبل از شب افتتاحيه مثبت بود. ولي يك دفعه از بعد از شب افتتاحيه هيچ خبري از فيلم از جانب كانالهاي معتبر و رسمي (منابعي كه من معمولاً براي كسب اطلاعات بيشتر به آنها مراجعه ميكنم) منتشر نشد. و بعد واكنشهاي منفي تندروها شروع شد. با يك جستجوي ساده عكسهاي شب افتتاحيه و گلشيفته فراهاني بدون حجاب و صحبتهاي او كه از ترسش از بازگشت به ايران و برخوردي كه بعد از بازگشت با او ميشود گفتهبود و نهايتاً اعلام كردهبود كه عليرغم علاقهاش به ايران فعلاً قصد بازگشت به ايران را ندارد. خوب اين اتفاق باعث شد فاتحة روياي حضور بازيگران زن ايراني در سينماي جهان با حفظ موازين را بخوانيم. يك ذهن بدبين هم ميتواند به راحتي اين تصور را بكند كه تمام شايعاتي كه راجع به ممنوعالخروج شدن گلشيفته فراهاني به راه افتادهبود فقط يك پروپاگانداي حرفهاي بود براي زمينهسازي اين اتفاق.
من كه بد ضد حالي بهم خورد. هم از اين بابت كه سينماي خودمان يك هنرپيشة بااستعداد را از دست داد و هم از اين بابت كه اتفاقي كه ميتوانست خيلي خوب باشد از بين رفت. به علاوهي اينكه اصلاً نميتوانم خوشبين باشم و تصور كنم گلشيفته براي باقي ماندن در هاليوود و رقابت نابرابر با ستارگان آن راه آساني در پيش رو داشتهباشد. به همة اينها اضافه كنيد بلايي را كه اين حواشي بر سد دربارة الي اصغر فرهادي ميآورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر