بعضي سالها هستند كه در زندگي آدمها جاودانه ميشوند. ردي ميگذارند در زندگيات. اين سالها اگر قرار باشد كسي بيوگرافيات را بنويسد به كارش ميآيد تا بنويسد كه مثلاً در فلان سال متولد شد، در فلان سال رفت دانشگاه، در فلان سال فلان كار مهم را انجام داد و در فلان سال هم مرد. اين سالها همهشان يك جايي ثبت ميشوند. سال تولد هر كسي ميرود توي شناسنامهاش، هر جا مشخصاتش را ميگيرند، سال تولدش را هم بايد بنويسد. سالي كه وارد دانشگاه ميشوي مهم است. توي دانشگاه هر كاري داشتهباشي ورودي چه سالي هستي جزو اولين سوالهاست. تازه ورودي فلان سال فلان دانشكده هم بعد ميشود يك راه پيدا كردن دوستهاي قديمي و بهانهاي براي نوستالژي بازي. سالي كه كارت را شروع ميكني ميشود يك مبدأ مهم. شايد همان موقع حواست نباشد، اما سالهاي بعد، هي آن سال را از سال جاري كم ميكني تا حساب كني چند سال ديگر مانده تا بازنشستگيات. سالي هم كه به رحمت ايزدي ميروي با اين كه ديگر به خودت ربطي ندارد اما ميرود روي سنگ مزارت، درست زير سال تولدت. آن وقت هر كسي كه از بالاي مزارت رد ميشود هي اين دو تا سال را از هم كم ميكند تا ببيند كه جوانمرگ شدهاي و بايد برايت دل بسوزانت يا عمر كافي كردهاي و مردن حقت بوده! اين وسط ممكن است سالهاي ديگر هم باشد كه به خاطر اتفاقات خوش و ناخوشي كه در آنها افتاده برايت توي ذهنت ثبت شوند. اما تقريباً هميشه، تعداد اين سالهايي كه از اين اتفاقها برايت ميافتد، از سالهايي كه در آنها اتفاق قابل ذكري نيفتاده خيلي كمتر است. خيلي سالها ميآيند و ميروند بدون اينكه رد پايي توي زندگيات داشته باشند. هميشه وقتي سال دارد عوض ميشود و قرار است سال جديدي بيايد، من به حوادثي كه سال پيش برايم افتاده نگاه ميكنم و در مورد سال جديدي كه پيش رو دارم رويا پردازي ميكنم. به آدمهايي كه سال گذشته يكي از سالهاي تأثيرگذار زندگيشان بوده فكر ميكنم: آنهايي كه به دنيا آمدند و اين سال به عنوان سال تولد رفت توي شناسنامهشان، آنهايي كه از دنيا رفتند و اين سال به عنوان سال وفات حك شد روي سنگ مزارشان. بعد هم براي سال جديد آرزو ميكنم كه سال خوبي باشد، براي همه و جز خاطرات خوب و بهيادماندني تأثيري در زندگي من و ديگران نداشته باشد. درست مثل امسال.
سال نو مبارك!
سال نو مبارك!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر