۱۳۸۷ اسفند ۳۰, جمعه

و اينك نوروز....

نوروز براي ما ايراني‌ها خيلي مهم است. حتي با وجود اينكه ما نسل جديد سعي مي‌كنيم خودمان را بزنيم به آن راه و وانمود كنيم كه آمدنش اصلاً برايمان مهم نيست و هي سعي مي‌كنيم با ناديده گرفتن رسوم سال نو آمدن بهار را بي خيال شويم، باز هم اين نوروز است كه با آمدنش سبك زندگي همه‌مان را مي‌زند به هم و بخواهيم و نخواهيم ما را هم با اين جشن باشكوه طبيعت همراه مي‌كند. ممكن است كه بعضي رسم‌هاي نوروز حوصله‌ي خيلي‌هامان را سر ببرد و مثلاً از عيد ديدني رفتن‌هاي متوالي خسته شويم و حالمان از برنامه‌هاي مناسبتي تلويزيون به هم بخورد اما باز هم نمي‌توانيم منكر اين شويم كه از يك ماه قبل دلمان براي اين 13 روز تپيده و ذوق كرده‌ايم.
خيلي از ما رسم داريم اين چند روز را برويم مسافرت و در يك حركت آييني شهرها را خلوت كنيم و جاده‌ها را تبديل كنيم به پاركينگ! من كه تا به حال تجربه‌ي مسافرت نوروزي را نداشته‌ام. امسال اولين سالي است كه قصد داريم برويم مسافرت و با توجه به ضريب ايمني بالاي جاده‌هاي مملكت از همين فرصت استفاده كرده و از همه‌ي عزيزاني كه بنده را مي‌شناسند و احياناً اين نوشته‌ها را مي‌خوانند حلاليت مي‌طلبم! انشاءالله اگر عمري باقي بود در سال جديد در خدمت سروران عزيز خواهيم بود.
پ.ن: اينكه پس از حدود نه ماه نوشتن اينجا هيچ گونه نظري ديده نمي‌شود به هيچ عنوان من را نا اميد نكرده و من با خوشبيني تمام اين فقدان نظرات را به حساب زاقارت بودن سيستم ارسال نظرات بلاگر مي‌دانم كه به طور دائم هنگام ارسال نظرات خطا مي‌دهد، نه به حساب نبود خواننده!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر