اين شبها و روزها، به مناسبت ولادت امام رضا(ع) تلويزيون راه به راه به صورت زنده و غير زنده مراسم مولودي خواني و جشنهايي كه به مناسبت اين ايام در جاهاي مختلف به خصوص در مشهد برقرار است را پخش ميكند. اينها چند صحنهي چشمگير و البته تكراري از اين مراسم است كه به صورت اتفاقي توسط من رصد شدهاست:
* خواننده با صدايي كه انگار داره پاره ميشه، مولودي ميخونه، هر چند كه ريتم مولودي و لحن صداي ايشون كه بيشتر شبيه عربده كشيدنه تفاوت چنداني با روضهخواني نداره. جماعت هم دارند دست ميزنند ظاهراً كه اين هم نه از نظر ريتم و نه از نظر شدت تفاوتي با سينهزني نداره. آقاي خواننده ميفرمايند: آنچنان دست بزن كه كف دستات كبود بشه. بذار ثواب اين مراسم بهت برسه.
پيش خودم فكر ميكنم اينها چه تصوري از امام رضا (ع) دارند كه فكر ميكنند ايشون راضياند شيعيانشون توي مراسم شادي ولادت ايشون براي ثواب بردن كف دستهاشون را كبود كنند!
*مراسم پخش مستقيمه و داره شب ولادت در حرم امام رضا(ع) را نمايش ميده. خواننده داره روضه ميخونه و جماعت دارند گريه ميكنند. روضه در مورد امام حسين(ع) و استغاثه به امام زمانه. ميگه ولادت و شهادت نداره. ما بايد امضاي آقا را داشته باشيم و هميشه براش گريه كنيم.
پيش خودم فكر ميكنم كي ميگه ما امام رضا(ع) را از غريبي در آورديم وقتي شب تولدش ميريم تو حرمش و شهادت و مظلوميت جدش را به يادش ميياريم و براي استخلاص و رهايي خودمون به درگاه نوادهاش گريه و زاري راه مياندازيم؟ اصلاً چرا ما همش هر وقت بدبختي داريم و دلمون ميخواد يه دل سير گريه كنيم، مياندازيم گردن و ائمه و اين طور وانمود ميكنيم كه اين بزرگواران فقط از غم و غصه و زاري خوششون ميآيد و اصلاً شادي را بر شيعيانشان حرام ميدانند؟
پ.ن: آقا جان! ما دلمان تنگ شده براي حرم شما. قول هم ميدهيم اگر بياييم، نه گريه زاري راه بيندازيم، نه اينكه جاييمان را بزنيم كبود كنيم، نه اينكه براي رسيدن به ضريح شما كسي را كتك بزنيم و بندگان خدا را زير دست و پايمان له كنيم. قول ميدهيم آرام و مؤدب بياييم زيارت شما، از همان راه دور، فوقش دم دري كه باز ميشود به ضريحتان زيارتنامه بخوانيم و در نمازهاي جماعت باصفاي حرمتان شركت كنيم. اما قول نميدهيم كه يك كولهبار حاجت نياوريمها! ما حاجتهايمان را پيش شما نياوريم كه پا درمياني كنيد پيش خدا، پيش كي ببريم؟ شما به بزرگي خودتان ببخشيد و نصيبمان كنيد زيارت حرم مطهرتان را!
** خواستم بنويسم "امام آنها، امام ما" اما ديدم درست نيست نظر شخصيام را جمع ببندم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر