۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

امير قادري در دو قدم مانده به صبح

بسيار جالب بود كه بالاخره يك نفر توانست توي يك گفتگو روي دست فريدون جيراني بلند شود. گفتگوي جيراني و امير قادري بسيار ديدني بود. علاوه بر حرف‌هاي جالبي كه زده شد (بحث در مورد وضعيت فعلي سينماي ايران و اينكه سرمايه‌گذاري دولتي چه صدمه‌اي به سينماي بدنه مي‌زند و ذكر نمونه‌هاي موفقي كه با سرمايه‌گذاري بخش خصوصي ساخته شده‌است، بود) گفتگو به طرز بسيار با نمكي انجام مي‌شد. فكر كنم امير قادري با توجه به شناختي كه از جيراني داشت و  به اينكه او حسابي شهوت حرف زدن داره و دوست داره در زمان موجود تا آنجايي كه مي‌شود حجم بيشتري از اطلاعاتش را توي حلق مخاطب بريزد واقف بود، حسابي خودش را آماده كرده‌بود. يا شايد قادري هم خودش از جنس جيراني است و هنوز فرصت نكرده توانايي‌هايش را به منصه‌ي ظهور بگذارد. به هر حال نتيجه‌ي اين وضعيت اين بود كه در زمان قابل توجهي از گفتگو مجري و مهمان (جيراني و قادري) به صورت همزمان با هم حرف مي‌زدند و هيچ كدام هم تحت هيچ شرايطي كوتاه نمي‌آمدند و براي ديگري صبر نمي‌كردند و تازه آخر گفتگو هم حسابي از خودشان راضي بودند و مي‌گفتند بسيار گفتنگوي خوبي داشتند و اصلاً از دست هم دلخور به نظر نمي‌رسيدند! خوب در اينكه عشاق سينما آدم‌هاي عجيبي‌ هستند شكي نيست.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر